عرضه

معنی عرضه
[عَ ضَ] (ع مص) یک بار ظاهر کردن چیزی را بر کسی. || آشکار کردن و عرض نمودن. (آنندراج) (غیاث اللغات). آشکار ساختن. نشان دادن. (فرهنگ فارسی معین). || (اِمص) نمایش. ارائه. اظهار. (فرهنگ فارسی معین) (ناظم الاطباء). || هدیه. || بیان. || سان. رژه. عرض. || پیشداشت. (ناظم الاطباء). || پیشنهاد برای فروش. (فرهنگ فارسی معین) :
پیل اندر خانهء تاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود.مولوی.
با سلیمان یک بیک وامینمود
از برای عرضه خود را میستود.مولوی.
-عرضه و تقاضا؛ پیشداشت و درخواست. آنچه به بازار عرضه میشود و آنچه از طرف مصرف کنندگان درخواست میگردد تا در مدت معین و به بهای مشخص آنرا به دست آورند. توضیح اینکه کشوری که بیش از حد نیاز خود یک یا چند جنس کالای زراعتی یا کالای صنعتی دارد، مقداری را به کشورهایی که محتاج آن کالا هستند عرضه میکند و در برابر آن آنچه را که خود کم دارد و بدان محتاج است از کشورهای دیگر تقاضا میکند. در نتیجه بین کشورها و مردم مبادلهء کالا بصورت داد و ستد در میاید. این داد و ستد و خرید و فروش را نیز «عرضه و تقاضا» نامند. این اصطلاح شامل خدمات بشری هم میشود. (فرهنگ فارسی معین).
|| (اِ) به معنی عریضهء متضمن احوال یا مطلب، و در هندوستان «عرضی» گویند. (آنندراج) :
بخت سیه مسوده بر میکند ز شوق
مضمون عرضه ای که نخواهد شدن جواب.
زکی ندیم (از آنندراج).
عرضهء قتل مرا برده به آن کو دل تنگ
بنشینم بدرش تا خبر آید بیرون.
تأثیر (از آنندراج).
عرضه ای دارم از تلطف تو
داده دستور عرض کردن آن.
نورالدین ظهوری (از آنندراج).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.