عرض
[عَ رَ] (ع مص) بس فربه و پرگوشت شدن از کثرت گیاه. (از منتهی الارب). شکافته شدن گوسفند از کثرت علف، یعنی از چرا کردن. (از اقرب الموارد). || پیدا و آشکار گردیدن. || نمایان گردیدن و پیش آمدن، چنانکه گویند عرضت له الغول. || شکستگی و آفت رسیدن. (از منتهی الارب). عَرض. رجوع به عَرض شود.