عجب
[عَ] (ع اِ) بُنِ دنب. گویند آن نخستین چیزی است که آفریده شده و آخر چیزی است که پوسیده میشود. (منتهی الارب) (آنندراج). اصل الذنب عند رأس العصعص. (اقرب الموارد). || سپسِ هر چیزی. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). پایان. || ریگ. (منتهی الارب). و منه عجب الکثیب و هو آخره المستدق.