آگیشیدن
[دَ] (مص) آویختن. پیچیدن.
- پای آگیش؛ بپای آویز. پای پیچ :
توشهء جان خویش از او بربای
پیش کآیدْت مرگِ پای آگیش.رودکی.
رجوع به آکیش و آکیشیدن شود.
- پای آگیش؛ بپای آویز. پای پیچ :
توشهء جان خویش از او بربای
پیش کآیدْت مرگِ پای آگیش.رودکی.
رجوع به آکیش و آکیشیدن شود.