آب رفت
[رُ] (ن مف مرکب، اِ مرکب)سنگی که در جریان آب بطول زمان ساییده و لغزان و مایل بگردی شده باشد. || ته نشین آب رودخانه ها. (فرهنگستان زمین شناسی).(1)
(1) - و مرادف آن، لای، لرد، لرت، خره، پیخال و نظایر آن است. و برای معنی اخیر ماسه و فُرْش معمول است.
(1) - و مرادف آن، لای، لرد، لرت، خره، پیخال و نظایر آن است. و برای معنی اخیر ماسه و فُرْش معمول است.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.