احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن علی جوهری. سید علیخان در سلافه ذکر او کرده است. ولادتش در مکه بود و بدانجا پرورش یافت و در شعر و ادب برآمد. در عنفوان جوانی بهندوستان رفت، بیست و پنج سال در آنجا بگذرانید، پس از آن بمکه و از آنجا به ایران آمد و چندی بدینجا اقامت کرد و لیکن روزگار مساعدتش نکرده ناچار بهندوستان بازگشت و تا آخر عمر (1069 ه .ق .) در آنجا بود. او راست:
قل للذی یبتغی دلیلا
من غیر طول علی المهیمن
ماذره فی الوجود الا
فیها دلیل علیه بیّن.
***
لما بدا لبدر یجلو
دجی الظلام و اسفر
ذکرت وجه حبیبی
والشی ء بالشی ء یذکر.
***
و اسمح الناس کفا
من لایقول و یفعل
و اعذب الشعر بیت
یرویه عذب المقبل.
قل للذی یبتغی دلیلا
من غیر طول علی المهیمن
ماذره فی الوجود الا
فیها دلیل علیه بیّن.
***
لما بدا لبدر یجلو
دجی الظلام و اسفر
ذکرت وجه حبیبی
والشی ء بالشی ء یذکر.
***
و اسمح الناس کفا
من لایقول و یفعل
و اعذب الشعر بیت
یرویه عذب المقبل.