ظلیل

معنی ظلیل
[ظَ] (ع ص) سایه دار. سایه وَر. سایه افکن. سایه ناک. ج، اَظِلَّه. (متن اللغه). || آنچه سایه اندازد. مظلل.
-ظِلّ ظلیل؛ سایهء دائم. سایهء کشیده. سایهء تمام. یا مبالغه است :
گرد راه و آفتاب معرکه نزدیک تو
خوشتر از گرد عبیر سوده و ظل ظلیل.
فرخی.
در آن بقعهء شاهوار در ظل ظلیل رفاهیت غنودم. (ترجمهء تاریخ یمینی).
-مکان ظلیل؛ جای باسایه یا پیوسته سایه(1)و گفته اند جای سرد و بارد.
رجوع به ظل شود.
(1) - Les lieux ombrages.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.