ظلم

معنی ظلم
[ظَ] (ع مص) ستم کردن. || به ناجایگاه نهادن چیزی را. || کم و نقص کردن حق کسی را. || ظلم ارض؛ کندن زمین در غیر جای کندیده. || ظَلم بعیر؛ کشتن شتر را بی علت و بیماری. || ظَلم وادی؛ از حد زیاده شدن آب رودکده. || ظلم الوَطب؛ پیش از جُغرات شدن خورد شیر را. || ظَلمَ الحمار الاتان؛ بر مادهء باردار جهید خر. || ظَلمَ القوم؛ خورانید قوم را شیر پیش از جغرات شدن. || ماظَلمک ان تفعل؛ کدام چیز بازداشت ترا از کردن آن کار. || ظَلم الطریق؛ میل کرد از راه.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.