احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن جعفربن ثوابه. مکنی به ابوعبدالله. یکی از بلغاء فهماء. و تنی از ارباب اتساع در علم بلاغت. وی تا گاه مرگ تولیت دیوان رسائل داشت و پس از وی شغل او به أبواسحاق صابی دادند. ابوالحسین علی بن هشام کاتب گوید که از ابوالحسن علی بن عیسی وزیر شنیدم که به ابوعبدالله احمدبن محمد بن محمد بن جعفربن ثوابه میگفت که هیچ گویندهء «اما بعد» ی بر روی زمین نویسنده تر از جد تو نبود و پدر تو بر جدت در این فن برتری داشت و تو بر پدر خویش نیز تقدم و پیشی گرفتی. و ابوعلی محسن تنوخی گوید من ابوعبدالله بن ثوابه را به سال 409 ه . ق. هنگامی که تولیت دیوان رسائل داشت دیدم و او در حسن بیان و کتابت بنهایت بود. (معجم الادباء ج2 ص80).