احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن محمد بن احمدبن برد الاندلسی. حمیدی ذکر او آورده و گوید وی کاتبی ملیح الشعر و بلیغ الکتابه و از خاندان ادب و ریاست بود. و او راست: رساله ای در سیف و قلم و مفاخرهء آن دو با هم و او اول کس است که در اندلس درین موضوع نوشت و من او را پس از سال 440 ه . ق. مکرر بالمریه دیدار کردم و او را کتبی است در علم قرآن و از جمله: کتاب التحصیل فی تفسیرالقرآن، کتاب التفصیل هم در تفسیر کتاب الله و جز آن و جد او احمدبن برد بروزگار عامریان وزیر بود و این وزیر کاتبی بلیغ بود و به سال 418 ه . ق. درگذشت. و از شعر احمد صاحب ترجمه است:
تأمل فقد شق النهار مغلسا
کمامیه عن نواره الخضل الندی
مداهن تبر فی انامل فضه
علی اذرع مخروطه من زبرجد.
و نیز او راست:
لما بدا فی لازور
دی الحریر و قد بهر
کبرت من فرط الجما
ل و قلت ما هذا بشر
فاجابنی لا تنکرن
ثوب السماء علی القمر.
و هم او راست:
قلبی و قلبک لا محاله واحد
شهدت بذلک بیننا الالحاظ
فتعال فلنغظ الحسود بوصلنا
ان الحسود بمثل ذاک یغاظ.
رجوع بمعجم الادبا ج2 ص107 شود.
تأمل فقد شق النهار مغلسا
کمامیه عن نواره الخضل الندی
مداهن تبر فی انامل فضه
علی اذرع مخروطه من زبرجد.
و نیز او راست:
لما بدا فی لازور
دی الحریر و قد بهر
کبرت من فرط الجما
ل و قلت ما هذا بشر
فاجابنی لا تنکرن
ثوب السماء علی القمر.
و هم او راست:
قلبی و قلبک لا محاله واحد
شهدت بذلک بیننا الالحاظ
فتعال فلنغظ الحسود بوصلنا
ان الحسود بمثل ذاک یغاظ.
رجوع بمعجم الادبا ج2 ص107 شود.