طلا

معنی طلا
[طَ] (ع اِ) آب دهان که از جهت بیماری و جز آن بسته باشد. طُلْوان. طُلُوان. (منتهی الارب). || به قطران اندوده. (منتخب اللغات) (منتهی الارب). || بچهء آهو. (مهذب الاسماء). بچهء آهو وقت زائیدن. (منتهی الارب). آهوی یکساله. (دهار). آهوبچه. (منتخب اللغات). || بچهء گاو و گوسفند. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). || بچهء هر حیوان که زنگله دارد. (مهذب الاسماء). هر ستور که سم او شکافته باشد. (منتخب اللغات). گوساله. || ریزه و خرد از هر چیزی. (منتهی الارب). ج، اَطْلاء، طِلاء، طُلْیان، طِلْیان. || شخص. رجوع به طلی شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.