احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن علی المادرائی الکاتب. ابوعبیدالله محمد بن عمران مرزبانی در موشح (ص350) آرد که احمدبن محمد کاتب مرا حدیث کرد که علی بن عبدالله بن المسیب او را حدیث کرد که چون احمد بن علی مادرانی، ابوالعباس بن ثوابه را در قصیدهء خود این هجا گفت:
اما الکبیر فمن جلا
لته یقال له لبابه
و اذا خلا فممدّدُ
فی البیت قد رفعوا کعابه
و ارفض عنه زهوه
و تقشعت تلک المهابه.
علی بن عباس رومی او را بقصیده ای جواب داد که این ابیات از آن است:
و أحلت فی بیت و ما
زلت البعید من الاصابه
انی یکون ممدّداً
رجل و قد رفعوا کعابه
لکنه بیت عرا
ک لذکر معناه صبابه
فعمیت عن سنن الطر
یق و ظلت ترکب کل لابه.
اما الکبیر فمن جلا
لته یقال له لبابه
و اذا خلا فممدّدُ
فی البیت قد رفعوا کعابه
و ارفض عنه زهوه
و تقشعت تلک المهابه.
علی بن عباس رومی او را بقصیده ای جواب داد که این ابیات از آن است:
و أحلت فی بیت و ما
زلت البعید من الاصابه
انی یکون ممدّداً
رجل و قد رفعوا کعابه
لکنه بیت عرا
ک لذکر معناه صبابه
فعمیت عن سنن الطر
یق و ظلت ترکب کل لابه.