طبع
[طَ بِ] (ع ص) هو طبعٌ طمعٌ؛ او زشتخوی ناکس طبیعت ریمناک است که شرم ندارد از زشتی و ناکسی. (منتهی الارب). دون همت. (منتخب اللغات). || تیغ زنگارگرفته. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) : چاره ای نیست از تقریر شمه ای از آنچ طَبعِ طَبِعِ او بر آن مجبول است. (جهانگشای جوینی).