طبع

معنی طبع
[طَ بَ] (ع مص) زنگ گرفتن شمشیر و جز آن. (منتهی الارب). زنگار گرفتن. شوخگن شدن. (تاج المصادر). || ریمناک شدن مرد. (منتهی الارب). چرکین شدن. آلوده شدن بعار. (تاج المصادر). || کاهل و دون همت گردیدن مرد. منه: فلان یطبع؛ یعنی او را در مکارم امور نفاذی نیست؛ بلکه در رذائل امور منهمک و مستغرق است، مانند: شمشیر زنگ آلوده. (منتهی الارب). || کاهل شدن. (تاج المصادر).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.