طاقی
(ص نسبی) منسوب به طاق. رجوع به طاق شود. || (اِ) نوعی از کلاه باشد. (برهان) (غیاث اللغات). کلاه که به صورت طاق سازند. طاقین. طاقیه :
نامد درست طاقی گردون بفرق فقر
کشکول تا مگر بسرش باژگون کنند.
ارادتخان واضح (از آنندراج).
نامد درست طاقی گردون بفرق فقر
کشکول تا مگر بسرش باژگون کنند.
ارادتخان واضح (از آنندراج).