آکیش
کیش. گویند آهنج بود یعنی باز کردن و هنج نیز گویند (کذا). (فرهنگ اسدی، خطی) :
توشهء خویش زود از او بربای
پیش کآیدْت مرگ پای آکیش.
رودکی (از فرهنگ اسدی، خطی).
چنگ در چیزی زده. درازکرده. (برهان). و رجوع به آگیشیدن شود.
توشهء خویش زود از او بربای
پیش کآیدْت مرگ پای آکیش.
رودکی (از فرهنگ اسدی، خطی).
چنگ در چیزی زده. درازکرده. (برهان). و رجوع به آگیشیدن شود.