احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عضدالدوله مکنی به ابوالحسن. برادر ابوالفوارس شیرذیل. در ترجمهء تاریخ یمینی (ص311) آمده است که صمصام الدوله ... چون ایام عزا [ ی پدر ]منقضی شد بجای پدر بنشست و بتدبیر ملک و رعایت رعیت مشغول شد و ابوالفوارس شیرذیل که برادر او بود و از وی بزرگتر در شهر واشهر(1) مقیم بود و چون خبر وفات پدر باو رسید بفارس آمد و علی بن نصرهارون را که وزیر عضدالدوله بود بگرفت و اموال و بقایای اعمال که در تصرف او بود بستد و باهواز آمد و برادر خویش ابوالحسن(2) احمد بن عضدالدوله را از آن خطه براند و ببصره رفت.
(1) - کذا در نسخهء چاپی و در نسخهء خطی؛ شیر واشیر.
(2) - در نسخهء خطی ، ابوالحسین.
(1) - کذا در نسخهء چاپی و در نسخهء خطی؛ شیر واشیر.
(2) - در نسخهء خطی ، ابوالحسین.