ضابطه
[بِ طَ] (ع ص، اِ) تأنیث ضابط. نگاهدارنده هر شیئی را بحد خودش، و مستعمل بمعنی قاعده و دستور. (غیاث اللغات) (آنندراج). || قاعده. دستور : و امور مملکت و مصالح بر همان طریقه و ضابطه مجری و ممضی. (جامع التواریخ رشیدی).صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: ضابطه، حکمی است کلی که منطبق باشد با جزئیات. و فرق بین ضابطه و قاعده آن است که قاعده را فروعی از ابواب مختلفه است و ضابطه را جز از یک باب فقط، فروعی نباشد. هکذا فی فن الثانی من الاشباه و النظائر.