صنایع

معنی صنایع
[صَ یِ] (ع اِ) جِ صَنیع. (منتهی الارب). جِ صَنیعَه. (المنجد) (مهذب الاسماء). رجوع به صنیع، صنیعه و صنائع شود :
از هر صنایعی که بخواهی بر او اثر
وز هر بدایعی که بجوئی بر او نشان.فرخی.
و چون نصر گذشته شد از شایستگی و بکارآمدگی این مرد محمود شغل همه صنایع غزنی خاص بدو مفوض کرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص124). اما بازار فضل و ادب و شعر کاسدگونه میباشد و خداوندان این صنایع محروم. (تاریخ بیهقی ص277). آثار و ایادی و عواطف و عوارف و مکارم آل سامان بر هیچکس از صنایع و بندگان ظاهرتر نیست که بر پسر سیمجور. (تاریخ ترجمه یمینی ص38). از ابطال سوابق صنایع و هدم قواعد عوارف متحرز میشد. (تاریخ ترجمه یمینی ص437). و کان سنباد من اصحاب ابی مسلم و صنایعه. (ابن الطقطقی).
صنایع ایران: آنچه در ایران ساخته میشود. مصنوعات ایران. آنچه بدست ایرانی و یا در کارخانه های ایران ساخته میشود. هرچند کشور ایران را امروز در ردیف کشورهای صنعتی نمی شمارند و آنرا کشوری فلاحتی می دانند؛ اما مفهوم آن، این نیست که ایران از صنعتگران نامی و مصنوعات زیبا خالیست، بلکه این اصطلاح جغرافیائی اخیراً رواج یافته و مقصود از آن این است که ایران در شمار ممالکی نیست که مصنوعات آن رقم عمدهء صادرات کشور را تشکیل دهد؛ اما وضع فعلی ایران را نمیتوان مقیاس گذشتهء این کشور قرار داد، زیرا به گواهی تاریخ و به شهادت خاورشناسان، در دورانی که ممالک دیگر چندان از تمدن ابتدائی برخوردار نبودند، صنعت گران ایرانی ذوق و ابتکاری مخصوص داشته و پابپای قافلهء تمدن توانسته اند مصنوعات خود را ترقی دهند تا آنجا که کشورهای جهان نمی توانستند خود را از صنایع ایران و از حسن سلیقه و قریحهء سرشار مردم این سرزمین بی نیاز بدانند. پروفسور پوپ متخصص صنایع اسلامی که اثری مهم و معروف به نام هنرهای ایران(1) در شش مجلد ضخیم به طبع رسانیده و از مصادر گرانبهای این موضوع بشمار میرود، در سخنرانیی که در تهران ایراد کرده(2) دربارهء صنایع ایران چنین می گوید: متجاوز از دوهزار سال است که دنیای متمدن قدیم و جدید با لفظ و با پول قریحهء ایرانی را در زیبائی تقدیر کرده است. در ایام روم قدیم غنی ترین بزرگان آن مملکت مبالغ گزاف برای قطعهء کوچکی از پارچه های دورهء ساسانی که حتی امروز عظمت و زینت آنها ما را تهییج میکند خرج میکردند. چین و ژاپون به این دوری بوسایل مختلف اقتباسات صنعتی از ایران میکردند. در میناکاری، رنگ آمیزی، کاشی سازی و پارچه بافی چین مدیون ایران است. معماری و نقاشی و بدایع ادبی هند شمالی مستقیماً در تحت نظر صنعتگران ایران ایجاد گردید. در زمان سلجوقیان آسیای صغیر دارای صنعت قشنگ و بااهمیتی شد که تقریباً تمام آن کار معلمین و اهل حرفهء ایران بود. تقریباً همهء صنایعی که منسوب به ترک است اص ایرانی میباشد. علاوه بر اینها، صنعت ایران بسواحل اروپا نیز رسید و در آنجا اسلوب و طرزهای جدیدی در صنایع نشان داده ظرافت و نظافت و جاذبیت خود را به صنایع موجودهء اروپا عاریت داد. صنعت ایران بزرگترین سرمایهء این مملکت بوده، زیرا نه فقط ثروت و حیثیت برای آن بوجود آورده، بلکه در هر دوره و هر جا برای ایران دوستان ایجاد کرده و هیچ مملکت متمدنی امروز نیست که مجموعه ای از صنایع ایران نداشته باشد. مجموعه ای که به صاحبان نظر نشان بدهد که ایران استحقاق ستایش و محبت دارد. در رشتهء صنایع به درجهء عالی رسیدن کار کوچکی نیست... بدیهی است که در یک کنفرانس نمیتوان صنایع ایران را تعریف و تشریح نمود. صنایعی که دو هزار و پانصد سال عمر دارند و شامل سبکهای عدیده بوده و انواع و اقسام مواد و مصالح در آنها به کار رفته، یک عمر برای بیان و شرح آن لازم است. بقول همر «اگر من حلقی از برنج و حجاب حاجزی از مس و یک عمر ابدی داشتم نمی توانستم مقامات آنرا بیان کنم». در این جا شاید بتوانیم فقط کلیاتی راجع بصنایع ایران گفته سوء تفاهماتی که مزایای آنرا مختفی ساخته و احیاء آنرا به تأخیر انداخته است رفع کنیم.
ادوار صنعتی: اول دورهء بزرگ صنعتی ایران در تاریخ دورهء هخامنشی است که از سال 536 تا 430 ق . م. مسیح ادامه داشته. در آن زمان در تحت حمایت پادشاهان بزرگ از قبیل کورش و خشایارشا قصوری در تخت جمشید و شوش ساخته شده که عظمت آنها بقدری است که پس از دوهزار سال با وجود ترقیاتی که در تمدن عالم حاصل شده هنوز از مهارت و صنعتی که در آنجا بکار برده اند ما مدهوش هستیم. اینها صنایعی بودند شاهانه و کمتر پادشاهانی در قصوری بدین عظمت اقامت گزیده اند. به علاوه با وجود اینکه سلاطین ایران از روی فراست و عقل از سایر ممالک کارگر می آوردند و هر نوع اطلاع و سرمشقی بود از منابع ممکنه جمع آوری میکردند قصور مذکور حقیقت صنعت ایران و در تمام آن مبینات و ممیزات قریحهء زیبای ایران بوضع قشنگی هویداست. ستونهای تخت جمشید که به ستونهای معابد مصر شباهت دارند به درجات از آنها قشنگتر و ظریف تر و مناسب ترند. اغلب ستونهای مصری ضخیم و پیازی شکلند، از روی نباتات تقلید شده اند و شبیه اند به شاخه های درختهای سست. سر این ستونها مانند گل های بزرگ ساخته شده، بنابراین برای تحمل سقف های سنگین غیرمتناسبند. آن تناسب منطقی که موجب امتیاز معماری یونان بود، آن معماری که در آن ستونها بطرز قشنگی مناسبند با وزنی که ظاهراً باید تحمل کنند در بنای تخت جمشید به کار برده شده، ستونهای باریک و قلمی آن محکم و ظریفند. در شوش سرستون هایی که دارای یک جفت گاو نشسته می باشند برای تحمل وزن زیاد خیلی مناسب است، در صورتی که سرستونهای برگ گلی مصری سست و بی تناسب است. به علاوه ایرانیان در فن معماری بهتر از آشوریها و مصری ها بودند. آنها مانند مصریها ستون را زیاد نزدیک هم نمیساختند، بلکه بطریق باشکوهی آنها را از هم جدا بنا می کردند و به این ترتیب از بی سلیقگی و ثخانت اغلب معماریهای مصری احتراز می جستند. این قصور بایستی از حیث عظمت و شکوه نظیر نداشته باشند. سقف ها و سر تیرها را از فلزات درخشان پوشانده بودند. ستونها و دیوارها را با کاشی های طلائی و مینائی تزیین کرده بودند. کف تالارها را از کاشی های خوشرنگ عالی فرش کرده بودند. طاق ها را بطرز ماهرانه ای با سدر، آبنوس و عاج که فوق العاده مزین به الوان درخشان و طلاکار بود ساخته بودند. پرده ها به دیوارها آویخته و رویهمرفته تمام فضا پر بود از جلال و عظمت. پس از استیلای مغول کارگران ایرانی به موصل مهاجرت کردند و شاید موجد عمدهء سبک موصل در کارهای روی برنج بودند. این کارها و آنهائی که بعدها در مصر درست شد، بهترین زینت کاری روی فلز است در دنیا. معماری هم تشعشع جدیدی بر شهرت صنعتی ایران افزود. غیر از مسجد سلطانیه که باعظمت ترین بنایی است که در خاک ایران دیده میشود، خرابه های مسجد و رامین نشان میدهد که معماران ایرانی بهترین تناسب و ترکیب را از خطوط ساده ساختمان اصلی و زینت کاری مفصل به عمل آورده و تزیین را فرع بر بنا گرفته اند. معماران ایرانی در آن وقت به آسیای غربی رفتند؛ ابتدا برای سلجوقیان و بعد برای عثمانی ها مسجد و مدرسه ساختند و در سمرقند و بخارا ابنیهء مختلفهء باشکوه که هنوز بینندگان را متحیر میسازد بنا نهادند و بالاخره در شام و مصر مهارت و تصور و تخیل خود را در ساختمانهای آنجا به کار بردند. در دورهء صفوی یک بار دیگر عصر تازه و درخشانی طلوع کرد. این مسئله صحت ندارد که صنایع بزرگ ایران منحصر به ماقبل اسلام است. ایرانیان در هر دوره چیزی که در نوع خود زیبا و کامل بوده بوجود آورده اند. در قرن شانزدهم میلادی صنایع ایران دارای مزایا و جلوهء تازه ای بودند. قالیهایی در آن زمان بافته شده که تا آن زمان نظیر نداشت و تا بحال هم چیزی که بتوان با آنها مقایسه کرد بافته نشده است. یونانی های قدیم که از جلال و شکوه البسهء ایرانی در تحیر بوده اند، اگر لباس شاهزادگان ایرانی را در زمان شاه عباس میدیدند چه میگفتند؟ زریهائی که از فلزات جامد طلا و نقره ساخته شده بود هم چون مواد مایع در حرکت و نرم بنظر می آمد و در روی آنها چنان نقشهای عالی و زیبا از روی سلیقه و تناسب طرح شده بود که نه فقط عالی و باشکوه بنظر می آمد، بلکه نجابت و جلال نیز از آنها هویدا بود. جای بهت و حیرت است که مملکتی این ادوار صنعتی بزرگ را متوالیاً بوجود آورده و ملاک و مأخذی در سبکهای متعدد بدست دنیا داده باشد، و هنوز در نظر دنیا کام مکشوف نباشد. متأسفانه قسمت زیادی از تاریخ صنایع ایران هنوز در زیر خاک مدفون است و برای کشف آن، باید منتظر حفریات علمای آثار قدیمه شد. مع ذلک بعضی از مبادی عظمت صنایع ایران را میتوان مختصراً ذکر کرد. ابنیهء فوق العاده مزین در امکنهء مختلفه بوجود آمد و بهترین نمونه های آن در اصفهان است که با کاشی های معرق بسیار قشنگ زینت شده اند. ترکیب کاشی های معرق یکی از اختراعات ایرانی و یکی از بهترین زینت هایی است که در ساختمان به کار برده شده و صنعت بسیار مشکل و ظریفی است. در تحت هدایت و استادی بهزاد و میراق (؟) و سلطان محمد و رضای عباسی نقاشی رنگی و قلمی در رنگ آمیزی و در تناسب به درجهء کمال رسید. قشنگی خطوط و لطف در تجسم و تصور روح و حیات موجب شده اند که یکی از معروفترین و قدیمترین صنایع به درجات تازه ای از اعتلا نایل آید. (از سخنرانی پوپ ترجمهء صدیق و کتاب صنایع ایران صص4 - 12). زکی محمد حسن در کتاب صنایع ایران پس از اسلام نویسد: ایران محل تلاقی فنون و صنایع قدیم شرق نزدیک بوده و سبکهای فنی متنوعی در آن نشو و نما کرده است... به استثنای فنون و صنایع یونان میتوان گفت دورهء هیچ فن و صنعتی مانند فنون و صنایع ایران امتداد نیافته... و هیچ فن و صنعت مهمی در عالم نیست جز اینکه فنون و صنایع ایرانی در آن مؤثر بوده است... آری تمام فنون و صنایع یونان، مصر قدیم، روم، بیزانس، چین و هند در بعض اشکال فنی و روشهای معماری و تزیینی و یا از حیث رموز فنی و ظریف کاری مدیون فنون و صنایع ایرانی است. تفوق فنی و عظمت ایران در میدان صنایع زادهء تفوق این ملت در میدانهای جنگ، سیاست، مدنیت و مولود فرمانفرمائی اوست؛ زیرا همه میدانیم که قرنها فقط دو ملت ایران و یونان بر دنیای آن روز حکومت می کرد. جنگ های ایران و روم مانع توجه ملت ایران به فنون و صنایع زیبا نشده، بلکه در اثر ارتباط این دو ملت صنایع ایران در روم مؤثر گشت و از آنجا به نقاط دیگر رفت... حملهء اعراب به ایران نیز تأثیری در مدنیت و فنون و صنایع ایران نداشت و موجب نابودی و یا ضعف آن نگردید... تطور و ترقی فنون و صنایع قدیم شرق نزدیک بوسیلهء ایرانیان بوده است، و پس از آن در فنون و صنایع اسلامی هم بلندترین و ارجمندترین مقامات را حائز شده اند... (صنایع ایران بعد از اسلام صص3-6). اینک با استفاده از منابع تاریخی و باستان شناسی، تاریخچه و فهرستی از صنایع ایران در ادوار تاریخ درج می گردد.
دورهء ماقبل تاریخ:
هزارهء پنجم قبل از میلاد: از دورهء ماقبل تاریخ (مقصود قبل از تشکیل سلطنت مادها و هخامنشیان است) آثاری که باقی مانده، آنهاست که بر اثر حفاریها بدست آمده و تحقیقات باستان شناسی آنرا اثبات کرده است. این آثار ابزارهای سنگی، ظروف سفالین، اشیای استخوانی، اشیای مسین و غیره است که نمودار ذوق و سلیقهء مردم این سرزمین میباشد. در هزارهء پنجم قبل از میلاد مردم فلات ایران به فلز آشنائی نداشتند و اسلحه و ابزارهائی که از این دوره باقی مانده است سنگی است. رجوع شود به صنایع و تمدن مردم فلات ایران تألیف بهنام ص9 شود. از این دوره ظرفهای سفالین و سیاه و دودزده در غارها یافت شده که با دست و بدون چرخ می ساخته اند. یک نوع ظرف قرمزی هم پیدا شده است که در کوره های بسیار ابتدائی می پخته اند. در این دوره نخستین پیشرفت در فن کوزه گری رخ داده است و آن عبارت است از پیدایش ظروف منقوش... تعداد قابل ملاحظهء حلقه های دوک که از گل رس پخته اند و یا از سنگ ساخته شده، نشان آن است که انسان قدیم مبادی صنعت نساجی را می شناخته است.
ابزار کار همه از سنگ بود از قبیل تیغهء کارد که از سنگ چخماق می ساختند و تیغهء داس و تبر صیقلی شده و نیز آلت تراش. (ایران از آغاز تا اسلام گیرشمن ترجمهء محمد معین صص12 - 13). در اواخر این عهد است که نخستین اشیای کوچک مسین که چکش کاری میشود ظهور نمود. کنده کاری روی استخوان نیز معمول گردید.
زیباترین قطعه ای که تاکنون کشف شده بدون شک دستهء چاقوئی است که انسان این عهد را نشان میدهد در حالی که شبکلاهی بر سر نهاده و لنگی با کمر به دور کمر بسته است. (ایضاً ص14).
هزارهء چهارم قبل از میلاد: در این دوره ای صنعت کوزه گری ترقی کرد و ظروف تزیینات تازه ای به خود گرفت و کوزه گران تصاویری به روی مصنوعات خود نقش میکردند. فلز بتدریج برای ساختن ابزار مورد استفاده واقع شد. مس را هنوز چکش کاری می کردند، اما نمیتوانستند ذوب کنند و برای ساختن درفشهای کوچک و یا سنجاق به کار میبردند. (ایضاً صص15-16)
هزارهء سوم قبل از میلاد: در هزارهء سوم قبل از میلاد ظروف سفالین تازه ای ساخته میشد و بطریهای کوچک مرمری نیز ساخته شده است که محتم به منظور ریختن عطریات تهیه میشده است. دوریهای کوچک سنگی که با دقت تراشیده میشد، لوازم آرایش مانند آینه های مسین که تقریباً بشکل صفحه ای محدب بود، گوشوارهای طلا یا لاجورد، دستبندهای سیمین و گردنبندهای طویل با مهرهای طلا، نقره و لاجورد، عقیق و سنگ سفید نیز متعلق به این دوره است (ایضاً صص27-14).
هزارهء دوم قبل از میلاد: در این عصر یک نوع بشقاب بزرگ گلی با شکل مخصوص ساخته شده که با مصنوعات ادوار قبل همانند نیست. یک نوع ظروف گلی در گیان یافت شده است که با صورتهای حیوان تزیین یافته. مفرغ که در ایران در حدود هزارهء دوم قبل از میلاد یافت شده بود، موجب تکمیل اشیای فلزی گردید. بعدها این سرچشمهء ثروت ایران را به عنوان یکی از مهمترین تهیه کنندگان مس، قلع، سرب، چوب و سنگ لایق دخول در جمع ملل کرد. سابقاً همسایگان غربی تنها مشتری وی بودند، اما در این زمان، هند نیز داخل دایرهء مشتریان وی گردید. بدین ترتیب روابط تجاری ایران رو به تزاید گذاشت. (ایضاً ص55).
در گورستانی از سیالک کاشان سلاحهای جنگی، ساز و برگهای مفرغی و آهنی، دیگهای بزرگ مفرغی یا آهنی و ظروف برنگهای مختلف یافت شده است.
دورهء مادها: از دورهء مادها چند اثر هنری باقی مانده است مانند شیر سنگی همدان. کشفیات قبرستان و اشیائی که از گنجینهء سقز بدست آمده است. (ایران از آغاز تا اسلام گیرشمن ترجمهء محمد معین ص86 به بعد).
عهد هخامنشی: از دورهء هخامنشی اطلاعات بیشتری دربارهء صنایع و هنر مردم این سرزمین داریم، زیرا تشکیل یک چنان شاهنشاهی بزرگ در صنایع نیز انقلابی بوجود آورد و سطح آن را بسیار بالا برد. سیل طلا به خزانهء پادشاه ایران سرازیر شد، و قدرت سلطنتی موجب گردید که هنرمندان از هر سو در پایتخت پادشاه گرد آیند و هنر و صنعت خویش را در این سرزمین نشان دهند. کاخی که برای داریوش در شوش ساخته شد، نمونه ای از مجموع هنر و ذوق صنعتگران آن عهد است در خرابه های کاخ متنی یافت شده است که چون نموداری از مجموع فعالیتهای صنعتی است در اینجا نقل میشود. «این کاخی است که من در شوش بنا کرده ام. تزیینات آن از راه دور آورده شده. چندان خاک کنده شدکه من به بستر آن رسیده ام. پس از آنکه زمین حفر شد، آنرا با ریگ درشت در بعض جاها تا 40 ارش و در برخی تا 20 ارش با ریگ درشت انباشته اند. کاخ بر روی این ریگها بنا شده. حفر زمین و انباشتن محل آن با ریگ درشت و قالب گیری آجر، کار بابلیان بود، که آنرا انجام دادند. چوب سدر را از کوه موسوم به جبل لبنان آورده اند؛ قوم آشور آنرا تا بابل (آورده اند) و از بابل تا شوش کاریان و ایونیان آنرا حمل کردند. چوب میش مکن از گنداره و کرمان حمل شد. طلایی که در اینجا به کار رفته از ساردس و بلخ آورده شده. سنگ لاجورد و عقیق را که در اینجا استعمال شده از خوارزم آورده اند. نقره و مس که در اینجا به کار برده اند، از مصر آورده شده. تزییناتی که دیوارها را مزیّن داشته اند، از ایونیه آورده شده. عاجی که به کار رفته از حبشه، هند و رخج حمل شده. ستونهای سنگی که اینجا کار گذاشته شده از شهری به نام ابیردوش در عیلام آورده شده. هنرمندانی که سنگ را حجاری کرده اند، ایونیان و ساردسیان بودند. زرگرانی که طلا را کار کرده اند، مادی و مصری بودند. کسانی که ترصیع کرده اند از مردم ساردس و مصریان بودند. آنان که آجرهای مینایی (با تصاویر) ساخته اند، بابلی بودند. مردانی که دیوارها را تزیین نموده اند، مادی و مصری بودند. اینجا در شوش، دستور ساختن ساختمانی باشکوه داده شد؛ و آن بطرزی عالی تحقق یافت. اهورمزدا مرا حمایت کناد، و همچنین پدرم و یشتاسب و مملکت مرا». گذشته از نمونه های بالا این مصنوعات در شاهنشاهی هخامنشی وجود داشته است. در همدان و گروس: قالی. در هند: عطریات. در آسور: آلات و ابزار فلزی، اسلحه، منسوجات، منبت کاری، ملیله دوزی. در کلده: قالی، کاشیهای قیمتی، اشیاء زرگری، منسوجات و قیر. در لیدیه: ظروف طلا، مجسمه های فلزی. در یونیه: آلات و ادوات آهنگری. در کیلیکیه: نقره و عطریات. در فینیقیه: رنگ ارغوان، شیشه و بلور. در مصر: منسوجات کتانی، شیشه، آلات بلور معدنی و کاغذ حصیری. در حبشه: عاج، چوبهای قیمتی، طلا و بلور معدنی. (ایران باستان چ1 صص1511-1512). پارسها و مادها به تجملات و تزیینات علاقمند بودند، مکرر در نوشته های قدیم از طوق و یاره، میز نقره یا طلا، پارچه های فاخر، قالیهای گرانبها، مجسمه های فلزی، کاشی ها، لوحه های سیمین و زرین سخن بمیان آمده است. (ایران باستان چ1 ص1512).
دورهء اشکانیان: در عهد اشکانیان بر اثر تجارتی که ایران با رومیان داشت مصنوعاتی از ایران به روم می رفت که کالاهای ذیل از آن قبیل است: پارچه های گوناگون، ادویه، قالیچه و پارچه های ابریشمی که مورد پسند خانم های متشخص رومی بود. پلین نویسد: قالیچه های ایران از رنگهای مختلف بقیمت های گزاف فروخته می شد و زینت قصور رومی بود. (از ایران باستان صص2697 - 2700). کریستی ویلسن نویسد: صنایع اشکانی ترکیبی بود از اصول صنعتی یونان و رسوم و عادات قدیم ایران، ولی در معماری عهد اشکانی عناصری پدید شد که بعدها متداول و بومی گشت. عشق و علاقهء ایرانیان بزیبائی و صنعت بقدری قوی بوده است که همیشه فاتحان را مغلوب و منکوب کرده و آنان را تحت تأثیر خود در آورده است. (تاریخ صنایع ایران تألیف ج کریستی ویلسن ترجمهء فریاد صص 83-101). و نیز همین مؤلف نویسد: صنعت سفال سازی در دورهء پارتها بمرور بانحطاط رفت. ظروف سفالین این دوره غالباً ساده و بی آرایش است. برای ساختن ظروف زیبا فلز بکار می بردند و ظروف سفالین فقط برای رفع احتیاج معمولی بود. صنعت لعاب دادن سفال از مختصات این دوره است. خمره های بزرگ و زیبا جهت انبار کردن آذوقه و غیره نیز ساخته شده. تابوت های لعاب دادهء مربوط به این دوره هم یافت گردیده است. قمقمه ها، چراغ ها، ظروف آبخوری و ظرف های دیگر نیز در کشفیات اخیر متعلق به این دوره پیداشده است. ابنیه و آثار متعلق به این عهد نشان می دهد که صنعت معماری ایران در عین اینکه خصوصیات محلی خویش را حفظ کرده، از سبک معماری یونان نیز متأثر گردیده است. در صنعت گچ بری دورهء اشکانی، مهارت و زیبائی بسیاری به کار رفته است. از جملهء مصنوعات این عهد: البسهء ابریشمین، ملیله دوزی، قلاب دوزی، زینت آلات طلا، دهنه و افسار طلا، زره و اسلحهء فولادین و شمشیر و نیزه... و غیره است.
دورهء ساسانی: کریستن سن دربارهء صنایع دورهء ساسانی نویسد: محصولات عمدهء این کشور طلا، نقره، مس، بلور کوهی، مروارید نادرالوجود و مواد گرانبهای دیگر است. صنعتگران این ملک پارچه های ابریشمی، پشمی، قالی و چیزهای دیگر می بافتند. مسلماً صنعت پارچه بافی یکی از صنایع مهمهء ایران بوده است. اسیرانی را که شاپور دوم در شهر «آمد» دستگیر کرده بود بین شوش و شوشتر و سایر بلاد اهواز جای داد، و این مردم انواع جدید ابریشم بافی و زری بافی را در آنجا رواج دادند. از چیزهائی که چین از ایران می خرید یکی وسمهء معروف ایرانی بود که قیمت گزاف می دادند و ملکهء چین هر سال مقداری برای مصرف شخصی خود می خرید. قالی های بابلی نیز طالب بسیار داشت. احجار قیمتی طبیعی و مصنوعی شام، مرجان و مروارید بحر احمر و منسوجات شام و مصر و مواد مخدرهء آسیا از جانب ایران به چین می رفت. (ایران در زمان ساسانیان چ2 صص147-150)
از استیلای عرب تا اول سلاجقه: با غلبهء اعراب بر ایران دورهء جدیدی در تاریخ صنعت این کشور آغاز میشود. عربها از صنعت معماری و صنایع دستی اطلاعی نداشتند تا بر این کشور تحمیل کنند، بالعکس صنعت و تمدن ایران تدریجاً بر آنها غلبه یافت. آنچه در تاریخ ها «صنعت عصر اسلام» نامیده میشود، مقصود صنایع ایران است. سفال سازی در این دوره مانند عصرهای گذشته رواج داشت. ظرف ها را لعاب آبی نزدیک به سبز میدادند. رنگ آمیزی لاجورد بر روی زمینهء خاکستری یا کرم نیز در این عصر معمول بود. سینی های بزرگ مفرغ مربوط به دوره های اول اسلام، مجسمه های مفرغی، آینه ها، آفتابه های مفرغی، چراغهای برنجی از صنایع این عصر در حفریات بدست آمده، سبک معماری تغییراتی یافت و کتیبه ها به خط کوفی معمول گردید. مساجد و مدارسی که در این عصر ساخته شده و خرابه های آن موجود است، نبوغ ایرانی را در تکمیل این سبک معماری نشان می دهد. برای نمونه مسجد جامع شیراز در قرن سوم، مسجد نائین و مسجد نیریز ذکر میشود. (از تاریخ صنایع ایران صص126 - 141).
عصر سلجوقی: در دورهء سلجوقیان نمونه هائی از مهمترین شاهکارهای صنعتی و معماری ایران بوجود آمده است؛ زیرا سلجوقیان چون اطلاعی از علم و صنعت نداشتند، دخالتی هم در این باب نمی کردند و بالنتیجه دنبالهء تمدن عهد غزنوی و سامانی ادامه یافت. به علاوه سلجوقیان مشوق صنعتگران و هنرمندان بودند و کشورگشائی این خاندان سبک معماری ایران را تا سواحل مدیترانه و شمال آفریقا کشانید. صنعت سفال سازی ترقی عجیبی کرد و سفال این عهد از حیث رنگ و شکل و ترسیم و ظرافت ممتاز است و تا دورهء مغول همچنان ادامه داشته و در این عصر کاشان مرکز مهم صنعت سفال سازی بوده است و از مراکز عمدهء دیگر باید ری و سپس شهرهای ساوه، نیشابور، شوش و تبریز را بشمار آورد. صنعت فلزکاری و ترصیع و مخصوصاً نقره کوبی از تصاویر و کتیبه ها در این عصر ترقی شایانی داشته. کارهای مفرغی نیز مانند شمعدانهای کوتاه و سنگین با تصویرها که بر آن نقل شده، شمعدانهای بلند و استوانه ای شکل، عودسوزها، جعبه و صندوق مفرغی. همچنیننقره کاری ها، مانند: گلاب پاش، کمربند، زین، یراق، قاشق، فنجان، بطری، سینی و آفتابه در این عصر ساخته شده. مینیاتورسازی نیز ترقی کرده که نمونه هایی از آن موجود است.
صنعت بافندگی که پیوسته در ایران مقام ارجمندی داشته، در عصر سلجوقیان رونق داشت. نمونه های اندکی که از پارچه های این دوره در دست است، نقشها و طرحهای متعدد را نشان می دهد. بافتن پارچهء دولا، انواع پارچه های ابریشمی منقش با رنگهای مختلف، معمول بوده و صنعت قالی بافی نیز در این عصر رواج داشته است.
دورهء مغول: با همه خرابی ها و لطمه ها که در دورهء حملهء مغول به ایران وارد آمد، فعالیت صنعتی این کشور تعطیل نشد؛ بلکه در پاره ای قسمتها تکامل یافت. سبکهای جدیدی در صنعت سفال سازی پدید آمد. کاشی سازی، نقاشی و مینیاتورسازی ترقی کرد. کاشیهای برجسته و منقش به تصویرهای زیبا در این دوره پدید آمد، و قالی و قالیچه بافی عهد تیموری اهمیتی بسزا دارد. صنعت فلزکاری در عهد مغول چندان اهمیت نداشت. هنر معماری هم پس از اندکی توقف دنبالهء دورهء پیش را گرفت نمونهء هنر معماری این عصر مقبره ها و مسجدهاست که در آن دوره ساخته شده است. (تاریخ صنایع ایران صص 172-183)
عهد تیموری:
هنر نقاشی: امیر تیمور، نقاشان و صنعتگران را از نواحی مختلف فراهم آورد و اینان با آنکه از نواحی مختلف آمده بودند، سبکی بوجود آوردند که کام ایرانی بود.
معماری: از بناهای این عصر که معرف سبک معماری و صنعت کاشی سازی این دوره است، مسجد گوهرشاد و مسجد کبود تبریز را باید نام برد. (تاریخ صنایع ایران صص183-184).
صنعت عصر صفوی:
هنر قالی بافی: در دورهء صفویه صنعت قالی بافی ترقی بسیاری کرد. نمونهء مشهور قالی این عصر قالی مسجد اردبیل است که فع در موزهء ویکتوریا و آلبرت لندن است.
هنر نقاشی: هنگامی که شاه اسماعیل هرات را تسخیر کرد بهزاد نقاش هنوز در دربار هرات بود. شاه اسماعیل بهزاد و جمعی دیگر از نقاشان را با خود به تبریز برد. گفته اند شاه اسماعیل، بهزاد را بدان اندازه دوست میداشت که او را با نصف کشور خویش معاوضهنمیکرد. در دورهء شاه طهماسب مینیاتورسازی بمنتهی درجهء ترقی رسید. در عصر صفویه، نقاشان و مینیاتورسازان معروفی پدید گشتند. شاه عباس خود حامی و مشوق نقاشی و نقاشان بود و از هنر نقاشی هم بهره داشت.
بافندگی: صنعت بافندگی نیز در عصر صفویه ترقی یافت. از کارهای معروف این دوره بافتن پارچه های ابریشمین، زری، مخمل است که در بافت آنها مهارت فراوانی به کار رفته، یک نوع پارچهءابریشمی عالی نیز در این عصر بافته شده که نخهای طلا و نقره در آن به کار میبردند.
سفال سازی: ظروف سفالین در دورهء صفویه اهمیت دوره های گذشته را نداشت، مقداری ظروف سفالین از چین به ایران می آمد و سفال سازان ایرانی از آنها تقلید میکردند.
فلزکاری: طلا و نقره کاری و برنج سازی در دورهء صفویه رونق فراوانی داشت. مصنوعات آهنی و فولادی را نیز گاهی طلاکوب و نقره کوب می کردند. اسلحه سازی و زره سازی نیز متداول بود و در این قسمت مهارت فراوانی نشان میدادند. (تاریخ صنایع ایران صص188-201).
معماری: اغلب بناهای باعظمت و زیبا که امروزه نمونهء روح صنعتی ایران بشمار می رود، از زمان صفویه است که دورهء آنها نسبتاً ممتد و مملکت قرین آرامش و سکوت بود. اگرچه بعد از ظهور اسلام بواسطهء تغییرات فکری، ساختن مساجد مهم جانشین قصور و عمارات دوره های قبل از اسلام گردید؛ ولی سلاطین صفویه نه فقط در ساختن مساجد باشکوه جد و جهد میکردند، بلکه عمارات عالیه و سدهای بزرگ و حتی کاروانسراها و آب انبارهای بسیار برای آسایش مسافران در تمام نقاط کشور از خود به یادگار گذاشته اند. میدان شاه اصفهان، مسجد شیخ لطف الله، مسجد مادر شاه، مسجد شاه، مدرسهء چهارباغ و مدارس و مساجد متعدد دیگر در این شهر بنا شده است. در کاشان، قزوین، مازندران و اردبیل ابنیهء عهد صفوی موجود است. سبک معماری این بناها غالباً متشابه و کاشی کاری های مساجد و مدارس اصفهان طوری است که از حیث رنگ آمیزی، زینت و نقشهای مختلف جالب توجه عموم گردیده است. عظمت پل اللهوردی خان و پل خواجو در اصفهان که بر روی زاینده رود ساخته شده است، آن چنان است که در این مدت هنوز شکستی بدانها راه نیافته(3) است. (جغرافیای اقتصادی کیهان ص274).
عصر قاجاریه: دورهء قاجاریه را باید عصر انحطاط صنایع ایران دانست، زیرا پادشاهان این سلسله چنانکه باید علم و صنعت را تشویق نمی کردند و در بعضی موارد پادشاهان و حکام این خاندان دست به نابودی آثار صنعتی گذشته میزدند. با این وصف، کشور پهناوری مانند ایران که سابقهء ممتدی در علم و صنعت داشت، ممکن نبود از جریان طبیعی دنیای مترقی بر کنار بماند و بحکم اجبار موجباتی پدید آمد که در ایران نیز زمینهء یک انقلاب صنعتی پدید گشت. این عوامل بطور خلاصه عبارت است از: 1- توجهء مخصوص بعضی از وزراء و شاه زادگان دورهء قاجار به اقتباس از تمدن جدید مغرب زمین. 2- مسافرت بعضی از رجال روشنفکر به خارج و آشنا شدن آنان به دنیای تازه. 3- اعزام محصلین به خارج بمنظور تحصیل رشتهء معماری، نقاشی، راهسازی، اسلحه سازی و غیره. نتیجهء این اقدامات تأسیس کارخانه های باروت ریزی، فشنگ سازی، توپ ریزی، ماهوت بافی، چاپخانه و کارخانه های کوچک دیگر گردید. صنعت قالی بافی نیز کم و بیش اهمیتی داشت، ولی چون دقت و مراقبت کامل در این باره بعمل نمی آمد کم کم بازار خود را از دست داد.
عصر پهلوی: در دوران شانزده ساله پادشاهی رضاشاه، در صنایع ایران نیز انقلاب بزرگ و ریشه داری بوجود آمد، چنانکه این انقلاب در تمام شئون کشور پدید گردید. در این دوره کارخانه های ریسندگی، بافندگی، قند، گلیسیرین سازی، سیمان، بلورسازی، مواد شیمیائی لابراتوارهای داروسازی، کارخانه های کبریت سازی، ذوب مس و غیره بوجود آمد. بر اثر مراقبت و نظارت دولت، صنعت قالی بافی که رو به انحطاط می رفت دوباره سر و صورتی بخود گرفت و بازاری در خارج بدست آورد. صنایع ظریف و دستی اصفهان و کاشان نیز تکمیل گردید، چنانکه مشتریان خارجی بدانها رغبت کردند. متأسفانه حادثهء سوم شهریور پیش آمد و فعالیتهای صنعتی هم مانند همهء اقدامات اصلاحی دیگر متوقف ماند، و مدتی وضع به همان منوال ادامه داشت. پس از تأسیس سازمان برنامه و وزارت صنایع و معادن، مجدداً اقدامات قبل تعقیب گردید. از آماری که وزارت صنایع و معادن ایران از فعالیتهای صنعتی در سال 1334 و 1335 انتشار داده است بهبود وضع صنعتی ایران مشهود است و اینک مختصری از آمار سال 1335 این وزارت خانه درج میگردد:
گزارش آماری سال 1335: به استثنای فعالیتهای صنعتی، استخراج و تصفیهء نفت و راه آهن، تعداد 3505 دستگاه تولیدی در سال 1335 در کشور مشغول فعالیت صنعتی بوده اند. از تعداد مزبور 1032 دستگاه کارگاههای آجرسازی بوده اند و چون اکثراً تأسیسات ماشینی ندارند در مجلهء آماری بررسی آنها به فصلی جداگانه موکول گردیده است. فعالیت قالی بافی نیز اگرچه از لحاظ میزان و ارزش تولیدی برای کشور ایران بسیار اهمیت دارد، ولی بعلت دستی بودن این فعالیت کارگاههای آن در جزو کارخانجات ماشینی بشمار نیامد. از تعداد 2473 دستگاه کارخانجات تولیدی کشور، 74 دستگاه آن با سرمایه های دولتی سرمایه گذاری گردیده اند و 2399 دستگاه دیگر غیردولتی میباشند. از کارخانجات غیردولتی 586 دستگاه بطور شرکت اداره میشدند و 1813 دستگاه دیگر در دست افراد بوده اند. جدولهای ذیل خصوصیات کلی کارخانجات تولیدی کشور کارکنان و قدرت محرک اولیه در استانها و کل کشور بخوبی واضح میسازد.
(1) - A. Pope, A Survey of Persian Art. (2) - این سخنرانی روز چهارشنبهء دوم اردیبهشت 1304 ه . ش. در منزل جعفرقلی سردار اسعد بختیاری وزیر پست و تلگراف وقت در حضور رضاشاه که در آن موقع ریاست وزرا را عهده دار بود به زبان انگلیسی ایراد شده و عیسی صدیق آن را به فارسی ترجمه کرده اند و ضمیمهء مجلهء تعلیم و تربیت (سال اول) چاپ شده و انتشار یافته است.
(3) - رجوع به پل اللهوردی خان و پل بابارکن الدین در همین لغت نامه شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.