صمد
[صَ مَ] (اِخ) همدانی. مرحوم هدایت در ریاض العارفین وی را ستوده و چنین آرد: هو قطب العلماء مولانا شیخ عبدالصمد از اکابر محققین و اماجد محدثین بوده و در عتبات عالیات عرش درجات توقف نموده، در خدمت جناب سیادت مآب سیدسندآقا میر سیدعلی طاب ثراه تحصیل کرده در مرتبهء پرهیزکاری و زهد و ورع معاصران او را مسلم داشتندی و تخم اخلاصش در مزرعهء دل کاشتندی. قریب چهل سال در عتبات عالیات به مجاورت و اجتهاد میگذرانید، عاقبه الامر بخدمت جناب نور علی شاه اصفهانی رسید. واردات او را گزید اجازهء ذکر خفی گرفت و به تصفیه و تزکیه مشغول شد هم به اجازهء او بخدمت حاج محمد حسین اصفهانی شتافت و در صحبت وی تربیتها یافت. دیگر باره به کربلای معلی رفته ساکن شد و بحرالمعارف تصنیف فرمود. گویند مکرر میفرمود که عنقریب این محاسن سفید بخون من سرخ خواهد گردید تا آنکه در سنهء 1216 ه . ق. در کربلا بدست وهابیان شهید شد و عمرش از شصت متجاوز بود که عالم را بدرود نمود این یک بیت از اوست:
ز کعبه عاقبت الامر سوی دیر شدم
هزار شکر که من عاقبت بخیر شدم.
ز کعبه عاقبت الامر سوی دیر شدم
هزار شکر که من عاقبت بخیر شدم.