صله

معنی صله
[صِ لَ] (ع مص) صِلَت. پیوستن. (غیاث اللغات) (مقدمهء لغت میر سیدشریف) ضد فصل. پیوسته شدن. || احسان کردن کسی را به مالی. (اقرب الموارد). || عطا دادن. (غیاث اللغات). || (اِ) عطیه. جایزه. احسان. انعام. ج، صلات : این بوالقاسم کنیزک پروردی و نزدیک امیر نصر آوردی و با صله بازگشتنی. (تاریخ بیهقی ص365 چ ادیب)... فرمود تا آن صلهء گران را درنهادند و به خانهء علوی بردند. (تاریخ بیهقی ص125).
صلتش بزم خوان هشت بهشت
صولتش رزم هفتخوان ملوک.خاقانی.
|| جایزتی است که بخصوص امرا و پادشاهان، شاعران را دهند برابر سرودن مدح :
عنصری گر به شعر می صله یافت
نه ز ابنای عصر برتری است.انوری.
کنون بعرض صله خاطر من آشوب است
کنون بجای درم در کف من آزار است.
خاقانی.
به شعر گر صله خواهم تو مالها بخشی
بر آن مگیر که این مایه حق اشعار است.
خاقانی.
|| مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: صله عبارت از ادای مالی است بلاعوض چون زکات و نذورات و کفارات. || جملهء خبریه است یا آنچه در معنای آن بود متصل به موصول، و معنی موصول جز بدان جمله تمام نشود و جمله مشتمل بر ضمیری است عاید به موصول. رجوع به موصول شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.