صقیل
[صَ] (ع ص) زدوده. (منتهی الارب). زدوده شده و روشن. (غیاث اللغات). روشن کرده. مهره زده. مصقول؛ شمشیر صقیل. (منتهی الارب). تیغ زدوده. (مهذب الاسماء) :
رای را زنده تو بجهاندی و بزدودی همی
زنگ کفر از روی بیدینان به صمصام صقیل.
فرخی.
شکسته گردن گردنکشان به گرز گران
زدوده آینهء ملک را به تیغ صقیل.
مسعودسعد.
رای را زنده تو بجهاندی و بزدودی همی
زنگ کفر از روی بیدینان به صمصام صقیل.
فرخی.
شکسته گردن گردنکشان به گرز گران
زدوده آینهء ملک را به تیغ صقیل.
مسعودسعد.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.