آکل
[کِ] (ع ص، اِ) خورنده. ج، آکلین :
زآنکه تو هم لقمه ای هم لقمه خوار
آکل و مأکولی ای جان هوش دار.مولوی.
- امثال: دنیا آکل و مأکول است.
|| مَلِک. سلطان. پادشاه.
زآنکه تو هم لقمه ای هم لقمه خوار
آکل و مأکولی ای جان هوش دار.مولوی.
- امثال: دنیا آکل و مأکول است.
|| مَلِک. سلطان. پادشاه.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول
