احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن بکرالعبدی مکنی به ابوطالب. صاحب کتاب شرح ایضاح ابوعلی فارسی. او عالمی نحوی و لغوی و قیم بقیاس و افتنان در علوم عربیت است. و از قاضی ابوسعید سیرافی و ابوالحسن الرّمانی و ابوعلی الفارسی اخذ ادب و علم کرد و406 ه . ق. در خلافت القادربالله درگذشت. یاقوت گوید من از او در جائی خبری نیافتم تا حکایت کنم مگر آنچه را که او خود در شرح ایضاح راجع بخویش میگوید و آن این است که: انّه تلکم مع ابی محمد بن یوسف بن ابی سعید الحسن السیرافی (قال العبدی و کان(1)ابن السیرافی مکیناً فی هذا الشأن علی شهرته عندالناس فی اللغه) فی تاء تفعلین، فقال هی علامه للتأنیث و الفاعل مضمر. فقلت له و لو کانت بمنزله التاء فی ضربت علامه للتأنیث فقط لثبتت مع ضمیر الاثنین و علم انّ فیها مع دلالتها علی التأنیث معنی الفاعل فلما صار الاثنین بطل ضمیر الواحد الذی هو الیاء و جاءت الالف وحدها. فقال هذا اذاً زبیل الحوالج(2) کذا و کذا و انقطع الوقت بالضحک من ابن شیخنا و فی قله تصرفه. و در فوائدی که از ابوالقاسم مغربی وزیر نقل شده است خواندم که عبدی را در آخر عمر اختلالی در عقل راه یافت. و او راست از تصانیف: کتاب شرح الایضاح و کتاب شرح الجرمی.
(1) - لعله: ماکان. (مارگلیوث).
(2) - ظ: حوائج.
(1) - لعله: ماکان. (مارگلیوث).
(2) - ظ: حوائج.