شیم
(ع ص اِ) جِ اَشْیَم و شَیْماء. || جِ شیام. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مفردهای کلمه شود. || ماهیی است. (آنندراج) (ناظم الاطباء). نوعی از ماهی. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به «شیم» فارسی شود.