شیروی
(اِخ) شیرو. شیرویه که به پدر عاق شد. (از فرهنگ جهانگیری) (از آنندراج) (از برهان) (از انجمن آرا). نام پادشاهی از پادشاهان ایران (قباد سوم) که پسر خسرو پرویز بود. (از فرهنگ لغات ولف). نام پسر خسرو پرویز که شیرویه نیز گویند. (از لغات شاهنامه) (از ناظم الاطباء) :
به یک هفته زین گونه با رود و می
ببودند شادان ز شیروی کی.فردوسی.
به نزدیک شیروی رفت آن دو مرد
پرآژنگ رخسار و دل پر ز درد.فردوسی.
رجوع به شیرویه شود.
به یک هفته زین گونه با رود و می
ببودند شادان ز شیروی کی.فردوسی.
به نزدیک شیروی رفت آن دو مرد
پرآژنگ رخسار و دل پر ز درد.فردوسی.
رجوع به شیرویه شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.