شهود
[شُ] (ع اِ) جِ شاهد. (اقرب الموارد). || جمع الجمع. (منتهی الارب). شاهدها و گواهها. (ناظم الاطباء). حاضرشدگان و گواهان. (غیاث اللغات) (آنندراج) : از شهود طلب اداء شهادت طلبید. ادای شهادت کردند. (ترجمهء تاریخ یمینی ص433). رجوع به شاهد شود.