شهرآرا
[شَ] (اِمص مرکب) تزیین شهر برای جشنی یا ورود شاهی و غیره. آذین بندی شهر. (یادداشت مؤلف). شهرآرایی. رجوع به شهرآرایی شود. || (نف مرکب) آرایش دهندهء شهر. آنچه یا آنکه شهر را بیاراید. || آنکه بزیبائی مایهء آرامش شهر شود. شهرآرای :
کیست کو بر ما به بیراهی گواهی میدهد
گو ببین آن روی شهرآرا و عیب من مکن.
سعدی.
رجوع به شهرآرای شود.
کیست کو بر ما به بیراهی گواهی میدهد
گو ببین آن روی شهرآرا و عیب من مکن.
سعدی.
رجوع به شهرآرای شود.