احقاق

معنی احقاق
[اِ] (ع مص) بر حق بداشتن. (تاج المصادر). بحقیقت بدانستن. (تاج المصادر). درست دانستن و یقین کردن امری را. (منتهی الارب). || بسه سال کامل رسیدن بَکره و حقه گردیدن. || حق گفتن. (منتهی الارب). || احقاق رَمیه؛ کشتن شکار را. || غلبه کردن کسی را بحق. || واجب کردن چیزی را. (منتهی الارب). واجب بکردن. (تاج المصادر). درست و راست کردن چیزی. || احقاق حذَر کسی؛ کردن آنچه را که او از آن حذَر داشت. || نزدیک کسی شدن. (تاج المصادر). || فربه شدن اشتر. (تاج المصادر). || غلبه. پیروزی. || اثبات. احکام. تصحیح.
- احقاق حق؛ رسانیدن حق بمستحق. حکم به محق بودن او کردن.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.