شوراب
(اِ مرکب) آب شور. آبی شور. آب که نمک دارد. (یادداشت مؤلف). شورابه. آب نمکین و شورمزه. (ناظم الاطباء) :
شوراب ز قعر تیره دریا
چون پاک شود، شود سمائی.ناصرخسرو.
اگر فضل رسول از رکن و زمزم جمله برخیزد
یکی سنگی بود رکن و یکی شوراب چه زمزم.
ناصرخسرو.
اندر بن شوراب ز بهر چه نهاده ست
چندین گهر و لؤلؤ ارزنده و زیبا.
ناصرخسرو.
تا فزاید کوری از شوراب ها
زانکه آب شور بفزاید عمی.مولوی.
شوراب ز قعر تیره دریا
چون پاک شود، شود سمائی.ناصرخسرو.
اگر فضل رسول از رکن و زمزم جمله برخیزد
یکی سنگی بود رکن و یکی شوراب چه زمزم.
ناصرخسرو.
اندر بن شوراب ز بهر چه نهاده ست
چندین گهر و لؤلؤ ارزنده و زیبا.
ناصرخسرو.
تا فزاید کوری از شوراب ها
زانکه آب شور بفزاید عمی.مولوی.