شن
[ـِشْ] (پسوند) پسوند اسم مصدر در پهلوی که در چند کلمهء فارسی عیناً باقی مانده و در موارد دیگر تنها «ش» آن بجای مانده است و آن به دوم شخص امر حاضر می پیوندد: کُنِشْن، رَوِشْن، بوِشْن، دَهِشْن، گوارِشْن. کلمهء پاداشن از همین قبیل است با تصرف جزئی. (از فرهنگ فارسی معین).(1)
(1) - در پهلوی اسم مصدر مختوم به «ـِشْن» وجود داشته و معادل آن در پازند «ـَشْن»، «ـِشْن»، «یشن» است. چنانکه ملاحظه می شود در پهلوی ماقبل «ـِشْن» مکسور است و خود حرف «ش» ساکن، در فارسی نیز ماقبل «شن» غالباً مکسور تلفظ شود و خود «ش» ساکن، بجز دو کلمهء «داشن» و «پاداشن» (که دوم ترکیبی است از اولی) که غالباً (مخصوصاً در شعر) «ش» مفتوح تلفظ شود. این علامت را «شن» اسم مصدر و اسم مصدر مختوم بدان را اسم مصدر شنی میتوان نامید. (اسم مصدر، حاصل مصدر تألیف معین ص15).
(1) - در پهلوی اسم مصدر مختوم به «ـِشْن» وجود داشته و معادل آن در پازند «ـَشْن»، «ـِشْن»، «یشن» است. چنانکه ملاحظه می شود در پهلوی ماقبل «ـِشْن» مکسور است و خود حرف «ش» ساکن، در فارسی نیز ماقبل «شن» غالباً مکسور تلفظ شود و خود «ش» ساکن، بجز دو کلمهء «داشن» و «پاداشن» (که دوم ترکیبی است از اولی) که غالباً (مخصوصاً در شعر) «ش» مفتوح تلفظ شود. این علامت را «شن» اسم مصدر و اسم مصدر مختوم بدان را اسم مصدر شنی میتوان نامید. (اسم مصدر، حاصل مصدر تألیف معین ص15).