شم
[شَ] (اِ) خوف. ترس. بیم. || دُم. ذنب. دنبال. || فریب. مکر. حیله. نیرنگ. دغا. || دوری. (ناظم الاطباء). نفرت و دوری. (فرهنگ جهانگیری). || مسافت. || کاروانسرا. خانه ای که در آن از مسافران پذیرایی می کنند. (ناظم الاطباء). || خانهء زیرزمینی. (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف). || جای باش ستور. (ناظم الاطباء). || ناخن. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ فارسی معین) :
چون شاه بگیرد به کف اندر شمشیر
از بیم بیفکند ز کفها شم شیر.عسجدی.
|| (اِمص) آشفته شدن. (فرهنگ فارسی معین). آشفتگی. || فرار. گریز. هزیمت. (از ناظم الاطباء). رمیده شدن. (فرهنگ فارسی معین). رمیدگی. || (ص) شمیده. ترسیده. هراسیده. || آشفته. سرگشته. پریشان. حیران و همیشه به طور ترکیب استعمال میشود. (ناظم الاطباء).
چون شاه بگیرد به کف اندر شمشیر
از بیم بیفکند ز کفها شم شیر.عسجدی.
|| (اِمص) آشفته شدن. (فرهنگ فارسی معین). آشفتگی. || فرار. گریز. هزیمت. (از ناظم الاطباء). رمیده شدن. (فرهنگ فارسی معین). رمیدگی. || (ص) شمیده. ترسیده. هراسیده. || آشفته. سرگشته. پریشان. حیران و همیشه به طور ترکیب استعمال میشود. (ناظم الاطباء).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول
