شلیل
[شَ] (ع اِ) پلاسی از پشم یا موی که بر کیمخت شتر پس پالان پوشند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد). شال و کفل پوش اسب. (از مهذب الاسماء). || پیراهنچه ای که در زیر زره پوشند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). جامه که در زیر زره پوشند. (فرهنگ جهانگیری) (برهان) (از آنندراج) (از انجمن آرا) (از اقرب الموارد). || زره کوتاهی که در زیر زره بزرگ پوشند. ج، اَشِلّه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از مهذب الاسماء) (از برهان) (از فرهنگ جهانگیری) (از آنندراج) (از اقرب الموارد). || میان وادی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جای جاری شدن آب وادی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || خطهای دراز از گوشت در پشت. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || آب بینی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).