شلغمی
[شَ غَ] (ص نسبی) منسوب به شلغم. (یادداشت مؤلف). || به شکل شلغم. شلجمی. (یادداشت مؤلف).
- کلاه شلغمی؛ نوعی کلاه مدور مشابه شکل شلغم : در هر وصلهء زمین هنگامه ای بود مثل نخلبندان بارهای دولت و مسخرگان کلاه روباه و طاس بازان عرقچین و کلاه شلغمی و کنگره زنان... (دیوان نظام قاری ص 154). اگر آنجا شلغم بلغمی است اینجا کلاه شلغمی است. (دیوان نظام قاری ص 9).
- کلاه شلغمی؛ نوعی کلاه مدور مشابه شکل شلغم : در هر وصلهء زمین هنگامه ای بود مثل نخلبندان بارهای دولت و مسخرگان کلاه روباه و طاس بازان عرقچین و کلاه شلغمی و کنگره زنان... (دیوان نظام قاری ص 154). اگر آنجا شلغم بلغمی است اینجا کلاه شلغمی است. (دیوان نظام قاری ص 9).