شکرآمیز
[شَ کَ / شَکْ کَ] (ن مف مرکب) آمیخته به شکر. (آنندراج). شکرآمیخته. شکرآلود. کنایه از سخت شیرین :
بر تلخ عیشی من اگر خنده آیدت
شاید که خندهء شکرآمیز می کنی.سعدی.
برآمیزی و بگریزی و بنمایی و برْبایی
فغان از قهر لطف اندوز و زهر شکّرآمیزت.
سعدی.
و رجوع به شکرآمیخته و شکرآلود شود.
بر تلخ عیشی من اگر خنده آیدت
شاید که خندهء شکرآمیز می کنی.سعدی.
برآمیزی و بگریزی و بنمایی و برْبایی
فغان از قهر لطف اندوز و زهر شکّرآمیزت.
سعدی.
و رجوع به شکرآمیخته و شکرآلود شود.