احد
[اَ حَ] (ع ص، اِ) یکی. یگانه. || یکم.
- احدی؛ یک تن. هیچکس. کسی : عاجز نمیکند او را هیچ دشواری و مفر و گریزگاهی نیست هیچ احدی را از قضای او. (تاریخ بیهقی).
|| کس. دیّار: ما فی الدّار اَحد؛ نیست در خانه کسی. (منتهی الارب). || روز یکشنبه. ج، آحاد، احدان و یا احد جمع ندارد. (منتهی الارب).
- احدی؛ یک تن. هیچکس. کسی : عاجز نمیکند او را هیچ دشواری و مفر و گریزگاهی نیست هیچ احدی را از قضای او. (تاریخ بیهقی).
|| کس. دیّار: ما فی الدّار اَحد؛ نیست در خانه کسی. (منتهی الارب). || روز یکشنبه. ج، آحاد، احدان و یا احد جمع ندارد. (منتهی الارب).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول
