ششم
[شَ / شِ شُ] (عدد ترتیبی، ص نسبی)(1) چیزی که در مرتبهء شش واقع شده باشد. (ناظم الاطباء). در مرتبهء شش. سادس. (از یادداشت مؤلف) (دهار). || از اصطلاحات نجوم است و عبارت از نظر تسدیس است که نیم دوستی است. (از یادداشت مؤلف) :
لیکن از هشتم و ششم خود را
کم ضرر دیده ام ز طالع خویش.خاقانی.
(1) - از شش + اُم (پسوند عددی).
لیکن از هشتم و ششم خود را
کم ضرر دیده ام ز طالع خویش.خاقانی.
(1) - از شش + اُم (پسوند عددی).