شروع

معنی شروع
[شُ] (ع مص) به کاری آغازیدن. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). در کاری شدن. (المصادر زوزنی) (از تاج المصادر بیهقی) (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص61). به کاری درآمدن. (آنندراج). آغازیدن. آغاز کردن. روی آوردن به. رونهادن به. روی گذاشتن به. برداشت کردن. ابتدا کردن. بنیاد کردن. به کاری درشدن. اقدام کردن. (یادداشت مؤلف). || در آب درآمدن. (ترجمان القرآن جرجانی) (المصادر زوزنی) (از اقرب الموارد). در آب شدن. (تاج المصادر بیهقی). || گشاده کردن رسن را و هر دو کرانهء آن را در گوشهء دلو و مانند آن انداختن. رجوع به شرع شود. || باز کردن پوست و کفانیدن آن را. رجوع به شرع شود. || نیکو برداشتن و بلند کردن چیزی را. رجوع به شرع شود. || راست شدن نیزه ها به سوی کسی. || راست کردن نیزه ها را بسوی کسی. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به شرع شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.