شرق

معنی شرق
[شَ] (اِخ) کنایه از آسیا و آفریقا که در مشرق اروپا قرار دارند. (یادداشت مؤلف). ممالکی که در مشرق کرهء زمین هستند. مجموع کشورهای آسیایی. (فرهنگ فارسی معین) :
مباش غره به تقلید غربیان که به شرق
اگر دهد هنر شرقی احترام دهد.
ملک الشعراء بهار.
- شه شرق؛ ملک شرق. ملک مشرق. شه مشرق. فرمانروایان خراسان بزرگ و نواحی اطراف آن از عراق و کرمان و سیستان و غیره (در تداول شاعران و مدیحه سرایان) :
تاج سر آفرینش است شه شرق
در کنف آفریدگار بماناد.
خاقانی (در مرثیهء امیر اسدالدین شروانی).
- ملک شرق؛ شه شرق. ملک مشرق. پادشاهان ایران، خاصه آنان که بر خراسان بزرگ و نواحی آن از کرمان و سیستان و عراق مسلط بودند (در زبان شعرا) : نصر برادر است ملک شرق وسایس جمهور خلق را. (ترجمهء تاریخ یمینی ص446).
|| عبرانیان این لفظ را برای زمینهایی که در دشت یهودیه و شام و اراضی که در کنار دجله و فرات واقع بود استعمال می نمودند. (از قاموس کتاب مقدس).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.