آفروزه
[زَ / زِ] (اِ) فروزینه. گیره. آتش زنه :
کنم ز آتش طبع تو(1) آفرازه بلند
ز آفرین تو گر باشد آفروزهء من.سوزنی.
|| فتیلهء چراغ. پلیته. ذباله. زَم.
(1) - شاید: خود.
کنم ز آتش طبع تو(1) آفرازه بلند
ز آفرین تو گر باشد آفروزهء من.سوزنی.
|| فتیلهء چراغ. پلیته. ذباله. زَم.
(1) - شاید: خود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول