شتاب

معنی شتاب
[شِ] (اِمص) مقابل درنگ. (آنندراج). جستن و خواستن امری پیش از وقت آن و آن از مقتضیات شهوت و از صفات مذمومه باشد. عجله. (یادداشت مؤلف). اشتاب. اشتو (در تداول عامهء گناباد). سرعت. عجل. دستپاچگی. تندی. مقابل درنگ و آهستگی. تعجیل. مقابل کندی :
داد در دست او مرندهء آب
خورد آب از مرنده او به شتاب.منجیک.
شتابش را تب اندر دل فتاده
نشاطش را خر اندر گل فتاده.
(ویس و رامین).
یک است ابلهان را شتاب و شکیب
سواران بد را چه بالا چه شیب.اسدی.
به هر کار بهتر درنگ از شتاب
بمان تا بتابد بر این آفتاب.اسدی.
چو باد و خاک ندانی مگر شتاب و درنگ
چو رمح و سیف ندانی مگر طعان و ضراب.
مسعودسعد.
گر روز من سیه چو غراب است پس چرا
مانندهء غراب ندانم همی شتاب.مسعودسعد.
چو کوه و بادی لیکن چو کوه و باد تراست
به گاه حلم درنگ و به گاه حمله شتاب.
مسعودسعد.
چنین طریق ز شاهان که را بود که تراست
به حلم و عفو درنگ و به جنگ و جود شتاب.
مسعودسعد.
تو مکن هیچ درنگ ارچه شتاب از دیوست
که فرشته شوی ار هیچ در این بشتابی.
سوزنی.
آن غریبی خانه می جست از شتاب
دوستی بردش سوی خانه خراب.مولوی.
ما در تو کی رسیم که رفتی به صد شتاب
کی عمر رفته کس به دویدن گرفته است.
کمال خجند.
تفکر ازپس معنی همی چنان باید
که از مسام دل و دیده جوی خون راند
شتاب نیک نباید، درنگ بهْ در نظم
هر آنچه زود بگویند دیرکی ماند.
کریمی سمرقندی.
|| به معنی دویدن با لفظ کردن و گرفتن و انداختن و داشتن و آوردن مستعمل است. (از آنندراج). اِنذِراع. دَعسَرَه. زَفقَلَه. (منتهی الارب).
- باشتاب؛ مقابل بادرنگ. عجول. تند :
اگر جنگ سازد بیارای جنگ
که او باشتاب است و ما بادرنگ.فردوسی.
- بشتاب؛ عاجل. عجله کننده. باشتاب. عجولانه :
آن خواجه که با هزار بر و لطف است
حلمش بشتاب نه و جودش به درنگ.
منوچهری.
امیر بشتاب براند و به آمل رسید روز آدینه ششم جمادی الاولی. (تاریخ بیهقی ص 463 چ ادیب).
خدای داند پای برهنه از جیلم
بیامدم به بلهیاره نیم شب بشتاب.
مسعودسعد.
که برق وار جهد از میان خنجر او
شهاب وار رود از کمان او بشتاب.
مسعودسعد.
- پرشتاب؛ بسیارشتاب. آکنده از عجله :
همه خویش و پیوند افراسیاب
همه دل پر از کین و سر پرشتاب.فردوسی.
برآشفت از آن پاسخ افراسیاب
دلش گشت پر درد و سر پرشتاب.
فردوسی.
چو بر گنبد چرخ شد آفتاب
دل طوس و گودرز شد پرشتاب.فردوسی.
- شتاب آلود؛ به شتاب درآمیخته. شتاب زده :
خبر دارد که شانی آرزوی دیدنش دارد
به سوی خانه رفتار شتاب آلود بینندش.
شانی تکلو.
- گردون شتاب؛ چون گردون شتابان. شتابنده چون آسمان :
من آن بادرفتار گردون شتاب
ز بهر شما دوش کردم کباب.سعدی.
|| (نف، ق) شتابان. بشتاب. (یادداشت مؤلف). در تداول متقدمان اغلب به معنی صفتی و مرادف شتابان و شتابنده و بشتاب بکار رود و در منتهی الارب همه جا به معنی بشتاب بکار رفته است. در حال شتاب :
هلال عید بود بر سپهر پا به رکاب
به جام ساقی گلچهره می شتاب بریز.
خاقانی.
چون قلم از باد بد دفتر ز آب
هر چه بنویسی فنا گردد شتاب.مولوی.
پیشه ها و خلقها ازبعد خواب
واپس آید هم به خصم خود شتاب.مولوی.
پس فروشد ابله ایمان را شتاب
اندر آن تنگی به یک ابریق آب.مولوی.
چون درآمد آن ضریر از در شتاب
عایشه بگریخت بهر احتجاب.مولوی.
جَذِم؛ شتاب. تَقاتِق؛ با سرعت و شتاب. تَقتاق؛ با سرعت و شتاب. دَهرَجَه؛ سیر شتاب. زالِج؛ شتاب. سَمَحمَع؛ مرد سبک شتاب. سِنبِس؛ مرد شتاب. مُتَقتِق؛ با سرعت و شتاب. باسرعت. هَمَرجَل؛ سبک و چست و شتاب از هرچیزی. عاجِل. عَجِل. عُجُل. عُنَشنَش؛ شتاب. غِراد. قَمین. وَحا. وَشز. (از منتهی الارب). || (اِ) به معنی جنگ هم آمده است. (آنندراج) :
ز هر قبضهء خنجری در شتاب
برآورده چون اژدها سر ز خواب.
نظامی (شرفنامه ص475).
|| در اصطلاح نجوم سرعت سیر در کواکب است : همهء ستارگان و روندگان آسمانی بشتابند. (التفهیم چ همایی ص 133). || در اصطلاح فیزیک دانان تغییرات سرعت را در واحد زمان شتاب گویند و مقدار آن متناسب است با نیروئی که متحرک را به حرکت درمی آورد. به عبارت دیگر در حرکت مستقیم الخط چون سرعت متحرک فزونی یا کمی گیرد متحرک دارای شتاب است. شتاب درحقیقت شدت تغییرات سرعت را در زمان مشخص معلوم میکند. بنابراین شتاب زیادی نشانهء تغییرات شدید سرعت است. شتاب را بوسیله برداری (ن) نشان میدهند در هر حرکت مستقیم الخط راستای آن بر مسیر منطبق است و اندازهء آن برابر با مشتق سرعت نسبت به زمان است اگر سرعت فزونی گیرد بردار شتاب همسوی با سرعت است وگرنه در جهت عکس آن میباشد.
- شتاب در حرکت متشابه التغییر؛ بنابر تعریف حرکتی را متشابه التغییر گویند که در آن تغییرات سرعت یکنواخت باشد چنین حرکتی تابع درجه دومی از زمان است و شتاب در آن مقدار ثابتی است.
) X = at2 + bt + c1(
) V = 2at + b2(
= 2a g )3(
در اینجا باید گفت که مقدار a ضریب درجه دوم نصف شتاب میباشد زیرا از رابطهء سوم به دست می آید که:
خ 12 a =
پس داریم: + v.t + x .t خ n =
در حرکت متشابه التغییر ممکن است دو حالت پیش بیاید: یکی آنکه شتاب و سرعت همسو باشد در این صورت حرکت را تندشونده میخوانند چون در این حرکت معمو سوی مثبت را همان سوی حرکت که با سوی سرعت یکی است، میگیرند بنابراین شتاب مثبت خواهد بود. و مقدار سرعت دائماً زیاد میشود.
دیگر آنکه شتاب و سرعت در یک سو نباشند و چون سوی مثبت را سوی سرعت اختیار کنیم، پس در این حرکت شتاب منفی است و مقدار سرعت پیوسته کم میشود و این حرکت را حرکت کندشونده میخوانند.
بطور خلاصه اگر حاصل ضرب سرعت در شتاب مثبت باشد حرکت تندشونده است. حرکت تندشونده. V = aخ
و اگر حاصل ضرب سرعت در شتاب منفی باشد حرکت کندشونده است:
V = - aخ
شتاب در سطح شیب دار از فرمول اساسی دینامیک خ f = m به دست می آید که در آن fبرآیند همهء نیروهایی است که بر جسم وارد میشود و مقدار آن با نیروی مؤثر متناسب است.
نیروی مؤثر در سطح شیب دار مساوی است با f = P sin aکه در آن sin a شیب سطح و P جرم متحرک است پس:خ P sin a = M
P = mg
پس:خ g sin a = M M
و = g sin aخ
- شتاب در حرکت دورانی؛ حرکت دورانی متشابه دارای شتاب است و از این نظر برعکس حرکت متشابه مستقیم الخط میباشد. زیرا متحرک در هر لحظه مایل است که مسیر خود را در امتداد مماس (سرعت) ترک کند. حال برای اینکه متحرک از روی مماس بر روی دایره کشیده شود و همواره بر روی دایره باقی بماند، لازم است نیرویی از مرکز دایره در امتداد شعاع بر آن وارد شود تا همواره متحرک را بر روی دایره نگاه دارد و این همان نیرو است که آن را نیروی جذب مرکز مینامند و به موجب اصل کلی دینامیک این نیرو، نیرویی تولید میکند که به نوبه خود ممتد در جهت نیرو است یعنی ممتد به طرف مرکز دایره و مقدار آن از رابطهء زیر به دست می آید:
V - شتاب در حرکت نوسانی؛ شتاب در حرکت نوسانی مشتق سرعت است نسبت به زمان:
)د t +س sin (س = -aخ
و چون:)د t +سX = a sin (
پس شتاب را میتوان به صورت:Xس = -خ
نوشت.
واحد شتاب در دستگاه C. G. Sسانتیمتر برثانیه در ثانیه است ) (Cnl - Sو آن سرعت متحرکی است که سرعتش در حرکت متشابه تغییر به اندازهء یک سانتیمتر در یک ثانیه تغییر کند.
واحد شتاب در دستگاه M. T. S متر بر ثانیه در ثانیه است و )(m/S و آن برابر با 10سانتیمتر بر ثانیه در ثانیه است. یعنی شتاب متحرکی که سرعتش در حرکت متشابه التغییر در یک ثانیه به اندازهء یک متر بر ثانیه در ثانیه تغییر کند:
Cm/S100 =M/S
واحد شتاب در دستگاه M. K. S. هم متر بر ثانیه در ثانیه است.
- شتاب لحظه ای؛ حد شتاب متوسط را شتاب لحظه ای گویند، هنگامی که tآ بسوی صفر میل کند. بنابراین:
0 ن tآ )Vآو یا0 ن tآ m) خ= L( خ
به عبارت دیگر شتاب لحظه ای مشتق سرعت نسبت به زمان است و یا برابر است با مشتق دوم مسافت نسبت به زمان:
= Vc= Xcc = fcc(t)خ
- شتاب متوسط؛ در حرکت مستقیم الخط خارج قسمت سرعت را نسبت به زمان شتاب متوسط اصطلاح میکنند. به این ترتیب اگر مقدار سرعت متحرک M در لحظه ی ت1برابر ث1 باشد و در لحظهء س2برابر ث2 شود، برحسب تعریف خواهیم داشت:
شتاب متوسط m =خ =ث2 - ث1
و یاVآس2 - س1 ذ =خ
رابطه ی بالا در واقع شدت تغییرات سرعت را در زمان tآ نشان میدهد. حال میگوئیم اگر حرکت مستقیم الخط یکنواخت باشد، شتاب صفر خواهد بود زیرا سرعت متحرک در مدت زمان س2 - س1همچنان ثابت و یکنواخت میماند. یعنی 0 V2 - V1 =خواهد شد و چون صورت کسری مساوی صفر شود آن کسر مساوی با صفر خواهد بود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.