شتا
[شِ] (اِ)(1) ناشتا و ناهار. (از برهان) (فرهنگ جهانگیری). ناهار و ناشتا را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) :
لقمهء نان خویشتن نخورد
گر دو هفته همین(2) شتا باشد.
کمال اسماعیل.
(1) - از ریشه ad در سانسکریت به معنی خوردن است. edoلاتینی، آش فارسی (لغه مطلق خورش و امروزه غذای مخصوص) و ناشتا (نا + آش) ضد آن است. (از حاشیهء برهان چ معین).
(2) - ن ل: همی.
لقمهء نان خویشتن نخورد
گر دو هفته همین(2) شتا باشد.
کمال اسماعیل.
(1) - از ریشه ad در سانسکریت به معنی خوردن است. edoلاتینی، آش فارسی (لغه مطلق خورش و امروزه غذای مخصوص) و ناشتا (نا + آش) ضد آن است. (از حاشیهء برهان چ معین).
(2) - ن ل: همی.