شاش
(ع اِ) عمامه. (دیوان البسهء مولانا نظام قاری، فرهنگ دیوان ص 201). دستار. (منتخب اللغات) :
از گلفتنت عقد نیاید بشماری
تا بستهء پیچ و شکن شیله و شاشی.
نظام قاری (دیوان البسه ص 113).
|| کلاه زیر عمامه. (دیوان البسه ص 201). || بند عمامه و تحت الحنک. (ناظم الاطباء).(1) || موسلین. (دیوان البسه ص 201).
.(اشتنگاس)
(1) - Turban - sash.
از گلفتنت عقد نیاید بشماری
تا بستهء پیچ و شکن شیله و شاشی.
نظام قاری (دیوان البسه ص 113).
|| کلاه زیر عمامه. (دیوان البسه ص 201). || بند عمامه و تحت الحنک. (ناظم الاطباء).(1) || موسلین. (دیوان البسه ص 201).
.(اشتنگاس)
(1) - Turban - sash.