سیه جامه
[یَهْ مَ / مِ] (ص مرکب) که جامهء سیاه پوشیده است ماتم دار عزادار جامهء ماتم پوشیده : ماتم عمر رفته خواهم داشت زآن سیه جامه ام چو میغ از توخاقانی این سیه جامه عروسان را در پردهء چشم حالی از اشک حلی های گهر بربندم خاقانی.