سیم
[سَ یَ] (اِ) چوبهایی است که برزیگران بر دو طرف چوبی که بر گردن گاو زراعت گذارند بندند (برهان) چوبی است که 1) قیاس کنید با )« سیما » برزگران بر دو طرف چغ بندند و آنرا به ریسمان بر گردن گاو استوار کنند (فرهنگ رشیدی) اوستا sima (2) - - ( 4)(چوب یوغ گاو نر) ( 1 )« سمیک » 3) (تیریوغ)، ارمنی )« چمیا » 125 )، هندی باستان ، 2) (یشت 10 )« سیمواترا » simoithra (3) - camya ] k ] (4) - sami.