سیل خیز
[سَ / سِ] (نف مرکب، اِ مرکب)جایی که سیل از آن حرکت کند (از فرهنگ فارسی معین) جایی که سیل از آن خیزد آنجا که سیل از آن روان شود : تا بدامن ننشیند ز نسیمش گردی سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست حافظ ز سیل خیز فنا ایمن است قصر بقات چنانکه حصن فلکها ز صدمت پلکن شمس فخری (از آنندراج).