سیب

معنی سیب
(5)« سو » 4)، خوانساری )« سیف و سف » مازندرانی کنونی ،« سه » 3)، طبری )« سب » 2)، گیلکی )« سوو » 1)، اورامانی )« سپ » (اِ) پهلوی (از حاشیهء برهان قاطع چ معین) میوه ای است معروف و آنرا به عربی تفاح خوانند (برهان) (از آنندراج) تفاح (منتهی الارب) : نه غلیواژ ترا صید تذرو آرد و کبک نه سپیدار ترا بار بهی آرد و سیب ناصرخسرو سیب صفاهان الف فزود در اول تا خورم آسیب جانگزای صفاهانخاقانی میوه های لطیف طبع فریب از ری انگور و از سپاهان سیبنظامی اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی برآورند غلامان او درخت از بیخسعدی سیب و زردآلو و آلوچه و آلوبالو باز انجیر وزیری و خیار خوشخوار بسحاق اطعمه - سیب آزایش؛ نوعی از سیب است که در اصفهان بهتر باشد (غیاث اللغات) (از آنندراج) : و میوه های تازه و شیرین و رسیده مثل ( سیب های گوناگون چون سیب آزایش آبدار چون سیب بی آسیب زنخدان لعبتان چگل (ترجمهء محاسن اصفهان ص 108 سیب آزایش ذقن داری چه غم از ضعف حال من داری خان خالص (از آنندراج) غبغب ساقی بدست آریم در مستی ندیم ضعف دل را چاره ای از سیب آزایش کنیم میرزا زکی ندیم (از آنندراج) خال چون بوسه گره گشته بگرد دهنت سیب آزایش بهتر ز دلیل ذقنت میرنجات (از آنندراج) - سیب آفتابی؛ کنایه از سیب داغدار و پژمرده - سیب بخور؛ نوعی از سیب بسیار خوشبو که پوست آنرا مانند عود بخور کنند (از آنندراج) (غیاث) : ز آتش تب بر رخ آن رشک حور سیب زنخ سوخت چو سیب بخور میرزا طاهر وحید (از آنندراج) - سیب پیاده؛ قسمی سیب که هم پوست و هم گوشت و میوه آن سرخ است - سیب ترشک؛ قسمی سیب که طعم ترش دارد (یادداشت بخط مؤلف) - سیب جنگلی؛ درخت سیب جنگلی که از نیاکان سیب باغی میباشد آنرا در - ( رودسر، سیب، هسیب و هسی و در طوالش سف و در ارسباران و آستارا آلما خوانند (از جنگل شناسی ساعی ج 2 ص 237 سیب دست افشار؛ از عالم ترنج دست افشار (آنندراج) - سیب دلیلی؛ سیب مخصوص یزد (آنندراج) : بیوسف راهبر گردیده آن چاه زنخدانم دلالت کرد این سیب دلیلی تا بکنعانم محسن تأثیر (از آنندراج) - سیب مُسکان؛ سیب مخصوص طوس (آنندراج) : بشاخ سیب پیدا سیب مسکان چو بر زلف بتان سیب زنخدان نجیب خالص (از آنندراج) - امثال: سیب تا فرودآمدن هزار چرخ میخورد؛ یعنی تا چشم بهم زنی چرخ هزار چرخ زند و عجب چیزها روی کار آورد (آنندراج) سیبی و سجودی؛ به معنی تحفهء محقر و نیاز بسیار (آنندراج) : در طریقت چونکه سیبی و سجودی گفته اند پیش هر سیب زنخدانی سجودی میکنم سالک قزوینی (از آنندراج) سیبی و سجودی دان دل بر کف تسلیم در عالم درویشی از کفر همین دارم ابراهیم ادهم (از آنندراج (||) ص) Sep (2) - Saw (3) - Seb (4) - - ( سرگشته مدهوش (برهان (||) اِ) سرگشتگی (برهان) رجوع به سیب و تیب شود ( 1 Sif, Sef (5) - So.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.