سی
هوبشمان »(5)« تریچت » 4)، سانسکریت )« ثریست » 3)، اوستا )« ثریثه » 2)، پارسی باستان )« سیه » 1) از پهلوی )« سی » (عدد، ص، اِ) پازند 8) سه بار ده، ده بعلاوهء بیست (از حاشیهء )« سی » 7)، گیلکی و تهرانی )« درش » 6)، افغانی )« سی » کردی عاریتی و دخیل ،« ص 760 برهان قاطع چ معین) عددی است معلوم (برهان) عددی است معروف که سه ده باشد (آنندراج) : پس این داستان کش بگفت از si (2) - - ( خیال ابر سیصد و سی و سه بود سالابوشکور ز مصری و چینی و از پارسی همی رفت با او شتر وارسیفردوسی ( 1 sih (3) - th(r)ithat (4) - thrisat (5) - tricat (6) - si (7) - dersh (8) - si.