سوگندنامه
[سَ / سُو گَ مَ / مِ] (اِ مرکب)قسمنامه ورقه ای که نویسند و مضمون آن در ایران باستان در محاکمه های مبهم و پیچیده دو طرف دعوای را مورد آزمایش بنام (ور)( 1)قرار میدادند و هر کس در آزمایش موفق میشد او را محق میدانستند از جمله این آزمایشها دادن آب آمیخته بگوگرد بود بعقیدهء گلدتر چون گوگرد ملین و سبک اثرش مشکوک است، میتوان تصور کرد که در روزگار پیشین بهنگام محاکمه آنرا به آب آمیخته بمتهم می نوشانیدند و از روی دفع شدن از شکم یا ماندن آب در شکم تقصیر و بی یادگار همین مفهوم است (از حاشیهء برهان قاطع چ معین) قسم « خوردن با سوگند » تقصیری او را معلوم میکردند استعمال فعل است که یمین باشد (آنندراج) یمین (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی) : بونصر سوگندنامه نبشته بود عرض کرد (تاریخ بیهقی) و نسخت سوگندنامه و مواضعه بیاورده ام در مقامات محمودی (تاریخ بیهقی) امیر مسعود بر آن سوگندنامه خواجه را Var - ( نیکویی گفت (تاریخ بیهقی) ابوسهل و بونصر سوگندنامه پیش داشتند، خواجه آنرا بزبان براند (تاریخ بیهقی) ( 1.