سلوک
[سُ] (ع مص) راه رفتن (آنندراج) (غیاث) راه سپردن (دهار) (مجمل اللغه) (المصادر زوزنی) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 59 ) پای سپر کردن جای را سَلک (منتهی الارب) و رجوع به سلک شود - حسن سلوک؛ خوش رفتاری - سوء سلوک؛ بدرفتاری (|| اِ) راه طریق سبیل (ناظم الاطباء) (آنندراج) : در سلوک کعبهء جان چرخ زرین کاسه را از پی دریوزه جای کاسه گردان دیده اند خاقانی طیّ مکان ببین و زمان در سلوک شعر کاین طفل یکشبه ره یکساله میرودحافظ - راهی (|| سلوک:سراپرده زد شاه بر دشت دوک سپاهی چنان گشن و راهی سلوک( 1) فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2766 آئین قانون طریقه (ناظم الاطباء) (آنندراج ||) وضع رسم طرز || عادت رفتار روش (ناظم الاطباء) ( 1) - ن ل: چنان لشکر گشن و رومی سلوک رجوع به ولف شود.